محل تبلیغات شما

نماز معراج مومن



با سلام و احترام خدمت همه بازدیدکنندگان محترم
پورتال جامع استاد شهید مطهری اقدام به نشر آثار آن شهید بزرگوار نموده و همچنین در هر دوره مسابقاتی از متن کتابهای آن شهید برگزار می کند که به برندگان جوایز نفیسی نیز اعطا می شود. برای شرکت در مسابقات نیازی به داشتن کتاب چاپی استاد نبوده و تنها با نصب اپلیکیشن مربوطه می توانید متن برگزیده ای از کتاب را مشاهده و سپس در آزمون آن شرکت نمایید. مراحل مسابقه تدریجی و مرحله به مرحله می باشد.

آدرس سایت استاد:
http://portal.motahari.ir

آدرس اپلیکیشن استاد:
http://portal.motahari.ir/app

خواهشمندم در صورت تمایل پس از نصب اپلیکیشن در قسمت منو-معرفی به دوستان کد بنده را به عنوان معرف وارد نمایید. کد من: YhxK9H8O

تصویر قابل مشاهده نیست

این که دو رکعت نماز در وقت ضرورت بخواند به این دستور، در رکعت اول بعد ازحمد سوره انا‌فتحنا را تا . نصراً‌عزیزا بخواند و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره الم‌نشرح را تا آخرش بخواند و بعد حاجت خود را از خدا بخواهد.

تصویر قابل مشاهده نیست


مستحب است در قنوت نماز این ذکر خوانده شود:

 

لا اله الا الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلى العظیم سبحان الله رب السموات السبع و ربّ الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و ربّ العرش العظیم و الحمد للّه ربّ العالمین»

 

و نیز آیه شریفه: ربّنا اغفرلى و لوالدىّ و للمؤمنین یوم یقوم الحساب».

 

هم چنین آیه شریفه: رَبّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهّاب»

 

 

در سجده خواندن این دعاها خوب است:

1- یا لطیف ارحم عبدک الضعیف، یا جلیل ارحم عبدک الذلیل».ای خدای مهربان به بنده ضعیفت رحم کن،ای خدای بزرگ ،به بنده ذلیلت رحم نما.

 

2- یا ولى العافیه، اسئلک العافیه، عافیه الدین والدنیا والاخره، بجاهِ محمدٍ و عترته الطاهره، صلواتک علیهم اجمعین».ایخدای صاحب عافیت از تو عافیت می خواهم برای دین ودنیا وآخرتم.به عظمت وجاه وجلال محمد وعترت پاکش که درود تو بر همه انها باد.

 

3- اللهم انى اسئلک الراحه عند الموت والمغفره بعد الموت والعفو عند الحساب». از تو راحتی هنگام مرگ وجان دادن وبخشش پس از مرگ وگذشت هنگام محاسبه اعمال ،مسئلت می کنم.

 

4- یا من له الدنیا والاخره ارحم من لیس له الدنیا والاخره». ای کسی که مالک دنیا وآخرتی،رحم کن بر کسی که نه دنیا دارد نه آخرت.

 

5- رب اغفر وارحم و عما تعلم انک انت الاعزّ الاجلّ الاکرم».پروردگارا بیامرز ورحم نما ودر گذر از آنچه (از من میدانی)بدرستی که توعزیزو بزرگوار وکریمی.

 

6- یا خیر المسؤولین و یا خیر المعطین، ارزقنى وارزق عیالى من فضلک فانک ذوالفضل العظیم»ای بهترین سؤال شده گان وای بهترین پاسخ دهنده وبخشندگان،بمن وعیالم از فضل خود روزی بدهبدرستی که توصاحب فضل عظیم هستی.


تصویر قابل مشاهده نیست









نماز جعفر طیار دارای چهار رکعت است که به صورت دو نماز دو رکعتی خوانده می شود.


جعفر ابن ابی طالب ملقب به ذوالجناحین» و مشهور به جعفر طیار» از صحابه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله و علیه وآله) و برادر امام علی(علیه السلام) بود که در غزوه موته» دستانش توسط رومیان بریده شد و به شهادت رسید.

 

نماز جعفر طیار

بیشتر ما نام جعفر طیار را به عنوان نمازی طولانی می شناسیم که ازامام صادق(علیه السلام) نقل شده است، اما پپیشینه این نماز به کجا بر می گردد و خواندنآن چه ثوابی دارد؟
 این نماز در واقع هدیه ای از سوی پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله) به جعفر بن ابی طالب است و در روایات آمده زمانی که جعفر در روز فتح خیبر، از حبشه» به مدینه» آمد، رسول خدا(صلی الله و علیه وآله) به استقبال او رفت و پیشانى او را بوسید آن گاه رو به مردم کرد و فرمود: نمی دانم به کدام یک از این دو خوشحالی کنم، به فتح خیبر یا به برگشتن پسر عمویم جعفر؟» سپس این نماز را به او آموختند و فرمودند: اگر توانستى این نماز را هر روز، و اگر نتوانستى هر هفته، و اگر نتوانستى هر ماه، و اگر نتوانستى هر سال، و اگر نتوانستى در عمر خود یک بار این نماز را بخوان. اگر این نماز را خواندى، خداوند گناهان بزرگ و کوچک، قدیم و جدید و گناه عمدى و اشتباهى تو را مى بخشد».

امام کاظم(علیه السلام) فرمود: کسی که نماز جعفر را بخواند اگر گناه او به عدد ریگ هاى درهم فشرده بیابان و به اندازه کف هاى دریا باشد، خداوند همه آنها را مى بخشد».

نماز جعفر طیار دارای چهار رکعت است که به صورت دو نماز مستقل دو رکعتی خوانده می شود و بهترین وقت خواندن آن ظهر روز جمعه است، اما می توان در هر روز و هر ساعتی آن را خواند. نحوه خواندن نماز جعفر طیار به این شرح است:

چهار رکعت نماز ٓ دو تا دو رکعتی - خوانده شود که در رکعت اول، بعد از تکبیرة الاحرام، سوره حمد و سپس سوره زال»خوانده شود و بعد پانزده مرتبه گفته شودسُبْحَانَاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ

سپس به رکوع رفته ده بار همین ذکر، تکرار گردد و سر از رکوع بر داشته ده بار این ذکر را بگوید، آنگاه به سجده رفته ده بار آن ذکر را تکرار نموده، سپس سر از سجده بر داشته در حال نشسته ده بار آن ذکر گفته شود، دوباره به سجده رفته ده بار آن ذکر را تکرار کند و سر از سجده بر دارد در حالت نشسته ده بار دیگر آن ذکر را گفته سپس بلند شده و رکعت دوم را شروع کرده و در آن حمد و سپس سوره عادیات» را خوانده، و قبل از رکوع پانزده مرتبه همان ذکر را تکرار کرده، آنگاه قنوت گفته بعد به رکوع رفته ده بار آن ذکر را گفته سپس سر از رکوع بر داشته ده بار ذکر را بگوید.


آنگاه به سجده رفته همانند رکعت اول در دو سجده و پس از سر برداشتن از هر سجده ذکر را ده بار گفته پس از آن تشهد خوانده و نماز را سلام داده و بعد دو رکعت دیگر را با تکبیرة الاحرام آغاز نموده که در رکعت اول ٓ از دو رکعت دوم - بعد از حمد، سوره نصر»  و در رکعت دوم ٓ از دو رکعت دوم ٓ بعد از حمد، سوره توحید» خوانده شود و مانند دو رکعت اول ذکرها را بعد از اتمام سوره قبل از رکوع و هنگام رکوع بعد از رکوع، در حال سجده، بعد از هر سجده به همان ترتیب و تعداد بگوید و نماز را با تشهد و سلام به اتمام رساند. همچنین می توان در هر چهار رکعت بعد از حمد، سوره توحید را خواند.


تصویر قابل مشاهده نیست















تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه

سَیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ(بقره: ۱۴۲)؛ به زودى مردم كم‌خرد خواهند گفت چه چیز آنان را از قبله‏اى كه بر آن بودند، روی‌گردان كرد؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست! هر كه را خواهد به راه راست هدایت مى‏كند.


این آیه و چند آیه بعد، به یكى از تحولات مهم تاریخ اسلام كه موجى عظیم در میان مردم به وجود آورد، اشاره مى ‏كند. پیامبر اسلام(صلی الله و علیه و آله) مدت سیزده سال پس از بعثت در مكه، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه، به امر خدا به سوى بیت‌المقدس» نماز مى ‏خواند، ولى بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوى كعبه» نماز بگذارند. در این‌كه مدت عبادت مسلمانان به سوى بیت‌المقدس در مدینه چند ماه بود، مفسران اختلاف نظر دارند؛ از هفت ماه تا هفده ماه ذكر كرده ‏اند، ولى هر چه بود در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند؛ چرا كه بیت‌المقدس در اصل قبله یهود بود. آن‌ها به مسلمانان مى‏ گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوى‏ قبله ما نماز مى ‏خوانند، و این دلیل حقانیت ماست.


این گفت‌وگوها براى پیامبر اسلام(صلی الله و علیه و آله) و مسلمانان ناگوار بود. آن‌ها از یك سو مطیع فرمان خدا بودند و از سوى دیگر یهود مداوم به آنان طعنه‏ می‌زد؛ از همین رو پیامبر(صلی الله و علیه و آله) شب‌ها به اطراف آسمان مى ‏نگریست، گویا در انتظار وحى الهى بود. مدتى از این انتظار گذشت تا این‌كه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالى كه پیامبر(صلی الله و علیه و آله) دو ركعت نماز ظهر را در مسجد بنى‌سالم» به سوى بیت‌المقدس خوانده بود، جبرئیل مأمور شد بازوى پیامبر(صلی الله و علیه و آله) را بگیرد و روى او را به سوى كعبه بگرداند.


قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّیَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ»(بقره: ۱۴۴)؛ نگاه‏های انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می‌‏بینیم! اکنون تو را به سوی قبله‌‏ای که از آن خشنود باشی، باز می‏‌گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن! و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید! و کسانی که کتاب آسمانی به آن‌ها داده شده، به‌خوبی می‏دانند این فرمانِ حقی است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده؛ (و در کتاب‌های خود خوانده‌‏اند که پیغمبر اسلام، به سوی دو قبله، نماز می‏ خواند و خداوند از اعمال آن‌ها (در مخفی داشتن این آیات) غافل نیست.


یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانه‌جویى و ایرادگیرى پرداختند. آن‌ها قبلاً مى ‏گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستیم؛ چرا كه آن‌ها از نظر قبله استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اما همین كه دستور تغییر قبله از ناحیه خدا صادر شد، زبان به اعتراض گشودند؛ چنان‌كه قرآن در آیه مورد بحث مى‏گوید: سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كانُوا عَلَیْها»؛ به زودى بعضى از سبك‌مغزان مردم مى ‏گویند چه چیز آن‌ها (مسلمانان) را از قبله‏ اى كه بر آن بودند برگردانید"؟

فلسفه تغییر قبله
صاحب تفسیر مجمع‌البیان در این‌باره می‌نویسد:
در این‌كه اساساً به چه علت قبله مسلمانان از بیت‌المقدس به كعبه انتقال یافت، دو قول است:


1. تغییر قبله به واسطه تغییر مصلحتى بود كه فقط خداوند آن را می‌داند.


2. علت آن از گفتار خداوند که می‌فرماید: لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ»‏ یعنى قبله را از این جهت تغییر دادیم تا پیروان پیامبر(صلی الله و علیه و آله) را از كسانى كه به مخالفت او برمی‌خیزند، معلوم كنیم، مشخص می‌شود؛ زیرا مسلمانان تا هنگامى كه در مكّه اقامت داشتند، مأمور بودند به سوى بیت‌المقدس نماز بخوانند تا نسبت به مشركین مكّه كه به سوى كعبه متوجه بودند، امتیاز داشته باشند و وقتى كه نبى‌اكرم(صلی الله و علیه و آله) به مدینه هجرت فرمود، چون یهود كه در آن شهر اقامت داشتند به سوى بیت‌المقدس متوجه بودند؛ مسلمانان مأمور گردیدند كه به سوى كعبه توجه كنند تا نسبت به یهود امتیاز داشته باشند».

 

تصویر قابل مشاهده نیست













 
اولین قبله ی مسلمانان بیت المقدس بود
علامه طباطبایی نیز می‌نویسد:
سخن كوتاه این‌كه جاى این معنا بود كه در سینه مومنین این توهم ایجاد شود كه وقتى بناى خداى تعالى بر این بود كه بالأخره كعبه را قبله مسلمانان كند، چرا از همان روز اول نكرد و گذاشت مدتى مسلمانان رو به بیت‌المقدس نماز بخوانند؟ لذا خداى‌تعالى براى دفع این توهم خاطرنشان كرد كه تشریع احكام، جز به خاطر مصالحى كه برگشتنش به تربیت و تكمیل مردم است، صورت نمى ‏گیرد. منظور از تشریع احكام هم تربیت و تكمیل مردم است و هم جداسازى مومنین از غیر مومنین است، و هم مشخص كردن فرمانبران از عاصیان متمرد، و آن سببى كه باعث شد كه قبله یهودیان را مدتى قبله شما مسلمان‌ها قرار دهیم، عینا همین‏ها بود كه گفتیم. پس مراد به جمله:(إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ) این است كه ما خواستیم مشخص كنیم، چه كسى تو را پیروى می كند؟ و چه كسى نمی كند؟».

در روایتی چنین آمده که حکم تغییر قبله در وسط نماز ابلاغ شد و نمازگزاران دو رکعت از نماز ظهر را به سوی بیت‌المقدس و دو رکعت بعدی را به سوی کعبه خواندند. تصور گردش در میانه نماز کمی دشوار به نظر می‌رسد؛ گرچه ممکن است تصور شود که گردش نود درجه‌ای و از موضعی به موضع دیگر بوده است.

در تفسیر نمونه نیز آمده است: جمله قبلة ترضاها» (قبله‏اى كه از آن خشنود شوى) ممكن است این توهم را ایجاد كند كه این تغییر به خاطر خشنودى پیامبر(صلی الله و علیه و آله) صورت گرفت، ولى این توهم با توجه به این نكته از میان مى‏ رود كه بیت‌المقدس، قبله موقت بود و پیامبر(صلی الله و علیه و آله) انتظار اعلام قبله نهایى را مى ‏كشید كه با صدور فرمان آن، از یك سو زبان طعن یهود از مسلمانان قطع مى‏شد و از سوى دیگر موجبات علاقمندى بیشترى در مردم حجاز كه توجه خاصى به كعبه داشتند، براى پذیرش آئین اسلام فراهم مى‏ساخت. ضمن آن‌که اعلام قبله نخستین نیز این اثر را داشت كه اسلام را از این‌كه یك آئین نژادى باشد جدا كرد؛ افزون بر این‌که بر بت‌هاى بت‌پرستان كه‏ در کعبه قرار داشتند، خط بطلان کشیده بود».

تصویر قابل مشاهده نیست


در هیاهوی روزگار و مشکلاتی که ناخواسته هر روز بر سر راه انسان قرار می‌گیرند، ممکن است آنچنان که شایسته است به نماز توجه نکنیم لذا خواندن نمازی با توجه و خشوع، یکی از خواست‌های قلبی هر فرد مۆمن به شمار می‌رود.


نمازجایگاه نمازگزار درقرآن و سنّت‏
مقام ارجمند نمازگزار و جایگاه بلند مرتبه او همواره مورد توجّه و تحسین شارع مقدّس بوده است. قرآن و روایات، مقام و ارزش نمازگزاران را بیان کرده و با اوصاف گوناگون از آنان بخوبى یاد مى ‏کند که چند نمونه آن را در زیر مى‏ خوانید:

الف- شیداى حق‏
مۆمن نمازگزار از هر چه جز خدا چشم پوشیده و دیده و دل به معشوق واقعى دوخته است. او هیچ چیز جز خدا را شایسته دلبستگى نمى‏داند. از این رو، در انتظار وصال یار لحظه شمارى مى‏کند، تا اینکه با شنیدن صداى روحبخش اذان به مراد خویش نایل آید.

قرآن مجید شیدایى نمازگزاران را این گونه توصیف مى‏ کند:

رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلوةِ وَایتاءِ اَّکوةِ، یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ»
مردانى که هیچ تجارت و خرید و فروشى آنان را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمى‏ دارد، ایشان از روزى که دلها و دیدگان دگرگون مى ‏شود هراسناکند.

این عشق و شیدایى، یک طرفه نیست، بلکه از آن سو نیز محبت و عنایت الهى شامل حال نمازگزار مى‏ گردد و او را غرق الطاف خود مى‏ سازد. على علیه السلام فرمود:

 لَوْ یَعْلَمُ الْمُصَلّى‏ ما یَغْشاهُ مِنْ جَلالِ اللَّهِ ما سَرَّهُ أَنْ یَرْفَعَ رَاْسَهُ مِنَ السُّجُودِ»
اگر نماز گزار مى‏ دانست که چقدر جلال الهى او را فرا مى‏ گیرد سر از سجده برداشتن را خوش نمى‏ داشت.

 ب- رستگارى‏
قرآن رستگارى را از آن مۆمنانى مى‏ داند که خاشعانه نماز مى ‏گزارند و مى‏ فرماید:

قَدْ أَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فى‏ صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ»
به تحقیق مۆمنان رستگارند، آنان که در نماز خود خاشعند.

ج- هدایت و نیکوکارى‏
همچنین به پا دارندگان نماز را نیکوکاران هدایت یافته مى ‏داند و مى ‏فرماید:

المْ تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکیمِ هُدًى وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ .»
الف، لام، میم. اینها آیه‏ هاى حکمت آمیز است و براى نیکوکاران هدایت و رحمتى است، نیکوکارانى که نماز مى ‏گزارند

 د- ریزش گناهان و ترفیع درجه‏
سلمان فارسى از رسول خدا صلى الله علیه و آله چنین نقل مى ‏کند:

إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ، إِذا قامَ إِلَى الصَّلاةِ، تَحاتَتْ عَنْهُ خَطایاهُ، کَما تَحاتَتْ وَرَقُ هذِهِ الشَّجَرَةِ»
آن هنگام که مسلمان براى اقامه نماز حرکت مى‏ کند، گناهان و خطاهایش همچون برگ این درخت (به هنگام خزان) مى‏ریزد.

 ه- پیشوایى فرشتگان‏
نمازگزار در پیشگاه خداوند از چنان جایگاه بلندى برخوردار است که شایستگى پیشوایى فرشتگان را مى ‏یابد . امام باقر علیه السلام در این باره فرمود:

ما مِنْ عَبْدٍ مِنْ شیعَتِنا یَقُومَ إِلَى الصَّلاةِ إِلَّا اکْتَنَفَتْهُ بِعَدَدِ مَنْ خالَفَهُ مَلائِکَةٌ یُصَلُّونَ خَلْفَهُ یَدْعُونَ اللَّهَ لَهُ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ‏صَلاتِهِ»
هیچ کس از شیعیان ما به نماز نمى‏ ایستند، جز اینکه به تعداد مخالفین و دشمنانش، فرشتگانى اطراف او راگرفته پشت سرش به نماز مى‏ ایستند و تا زمانى که در حال نماز است او را دعا مى‏کنند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

 . وَ لِلْمُصَلّى‏ حُبُّ الْمَلائِکَةِ، وَ هُدًى وَ ایمانٌ، وَ نُورُ الْمَعْرِفَةِ وَ بَرَکَةٌ فىِ الّرِزْقِ وَ راحَةٌ لِلْبَدَنِ، وَ کَراهَةٌ لِلشَّیْطانِ، وَ سِلاحٌ عَلَى الْکُفَّارِ وَ إِجابَةٌ لِلْدُّعاءِ وَ قَبُولٌ لِلْأَعْمالِ وَ زادٌ لِلْمُۆْمِنِ مِنَ الدُّنْیا إِلَى الْاخِرَةِ، وَ شَفیعٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَلَکِ الْمَوْتِ، وَ أَنیسٌ فى‏ قَبْرِهِ وَ فَراشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ وَ جَوابٌ لِمُنْکَرٍ وَ نٍَ»

نمازگزار را نزد خداوند مقاماتى است از جمله: محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و شناخت، برکت در روزى، راحتى بدن، ناخرسندى شیطان، قدرت در برابر کفّار، قبولى دعا، توشه مۆمن از دنیا براى آخرت، واسطه بین او و مأمور مرگ، و همنشین‏ و بستر زیر پهلوى او در قبر و جواب براى ن و منکر.

و نیز آن حضرت درباره عظمت و بزرگى مۆمن نمازگزار در قیامت فرمود:

تَکُونُ صَلاةُ الْعَبْدِ عِنْدَ الَمحْشَرِ تاجاً عَلى‏ رَأْسِهِ وَ نُوراً عَلى‏ وَجْهِهِ وَلِباساً عَلى‏ بَدَنِهِ وَ سَتْراً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّارِ وَ حُجَّةً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الرَّبِّ جَلَّ جَلالُهُ وَنَجاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النَّارِ، وَ جَوازاًعَلَى الصِّراطِ وَ مِفْتاحاً لِلْجَنَّةِ وَمُهُوراً لِلْحُورِ الْعینِ، وَ ثَمَناً لِلْجَنَّةِ»

در روز قیامت و م نماز بنده مۆمن تاجى است بر سرش، نورى است بر جبینش، پوششى است بر اندامش، حجابى است بین او و آتش، حجتى است بین او و پروردگار جلّ جلاله، نجات بخش بدن او از آتش، برگ عبور از صراط، کلید بهشت، مهریه هایى براى حورالعین و بهاى بهشت است.

 نماز خاشعانه، اولین شرط ایمان
قَدْ أَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»؛ قطعا مۆمنان رستگارند آنها هستند که در نمازشان خشوع دارند.

ناگفته نماند که در مکتب انبیا رستگار حتمی از معنویت سرچشمه می‌گیرد اما در مکتب طاغوتیان، رستگاری حتمی ریشه در زور و قدرت دارد.

فرعون فریاد می‌زد که وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى»؛ در حقیقت امروز هر که فایق آید خوشبخت مى‏ شود.

به هر حال هر کسی هر نوع کار خیر و خدمتی را که به مردم انجام دهد اما نسبت به نماز کوتاهی کند رستگار نخواهد شد.

  حالات و درجات نمازگزاران
برخی از افراد نماز را با خشوع می‌خوانند؛ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» خشوع، ادب جسمی و روحی است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله دیدند شخصی در حال نماز با ریش خود بازی می‌کند، فرمودند: اگر او روح خشوع داشت هرگز این کار را نمی‌کرد.

بعضی نسبت به نماز مراقبند: وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ»

بعضی کارها را به خاطر نماز رها می‌کنند: رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ»؛ مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا باز نمی‌دارد.

عده‌ای با نشاط به سوی نماز حرکت می‌کنند: فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ»؛ به سوى ذکر خدا بشتابید.

بعضی بهترین لباس را برای نماز می‌پوشند: یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجدٍ»

گروهی عشق ثابتی به نماز دارند: الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ»؛ همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى‏کنند.

امام باقر علیه‌السلام فرمودند: مراد، دوام بر نمازهای مستحبی است همچنانکه مراد از وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ» حفاظت و مراقبت از نمازهای واجب است.

عده‌ای دیگر برای نماز سحرخیزی دارند: وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ»

برخی شب را با نماز صبح می‌کنند: وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا»؛ و آنانند که در حال سجده یا ایستاده شب را به روز مى ‏آورند.

و بعضی سجده‌ای همراه با اشک دارند: سُجَّدًا وَبُکِیًّا»

ارزش و اهمیت نماز اول وقت
امام صادق علیه السلام می فرماید: كسى كه نمازهاى واجب را در اول وقت ادا كند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته آن را سپید و پاكیزه به آسمان می برد. آن نماز می گوید: خدا تو را حفظ کند همان گونه كه مرا حفظ کردی، مرا به ملكى بزرگوار سپردى. و كسى كه نمازها را بى سبب به تأخیر اندازد و حدود آنها را حفظ نكند، فرشته نماز او را سیاه و تاریك به آسمان می برد در حالى كه نماز با صداى بلند و به نماز گزار می گوید: مرا ضایع كردى، خداى تو را ضایع كند آنچنانكه مرا ضایع كردى؛ و خدا تو را رعایت نكند آنچنانكه تو مرا رعایت نكردى. وسائل الشیعه، ج 3، ص 90، كتاب الصلوه، ابواب المواقیت ، باب 3، حدیث 17»
 
نکته:
از این روایت می فهمیم که نماز را ملائكة اللَّه به سوى آسمان بالا می برند یا با صورت پاكیزه سفید. و آن وقتى است كه نماز را در اوّل وقت به جا آورد و آداب آن را رعایت کند و در این صورت به نمازگزار دعاى خیر می كند. و یا با صورت تاریك سیاه بالا می برند و آن در وقتى است كه آن را بى ‏عذر تأخیر اندازد و حدود آن را برپا نكند؛ و در این صورت او را نفرین می كند. و این حدیث علاوه بر آنكه دلالت می کند که نماز یک صورت پنهان دارد همچنین دلالت می کند بر اینکه نماز زنده و جاندار است.

با استفاده از کتاب آداب الصلاة امام خمینی رحمة الله علیه »

شهید بزرگوار مطهری می فرماید : مسأله ای كه درمورد نماز مورد توجه اسلام قرار گرفته است دقت زیاد نسبت به رعایت وقت است به طوری كه دقیقاً روی دقیقه، ثانیه آن حساب شده است.

بدون شك این امر در روح عبادت ورابطه انسان با خدا مۆثر نیست كه مثلاً اگر یك دقیقه قبل از وقت نماز را شروع كنیم آن حالت تقرب و توجه پیدا نمی شود ولی اگر اول وقت انجام شد تقرب ایجاد می شود.

اسلام خواسته است نوعی تمرین وقت شناسی وتمرین احترام گزاردن به نظم ووقت قرار داده باشد ." ر.ك : استاد شهید مرتضی مطهری، تعلیم وتربیت دراسلام ، ص192"

منابع :
اخلاق عبادى( ج 1) ؛ نوشته مقدس‏نیا- الهامى‏نیا

تصویر قابل مشاهده نیست


میلاد با سعادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد

حضرت امام حسن عسکری(ع) فرمودند:
إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَكُ إِلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.»:
وصول به خداوند عزّوجلّ، سفرى است كه جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
(مسند الامام العسکری، ص290)


تصویر قابل مشاهده نیست


بسیاری از سنّت های نبوی متأسفانه در میان ما جایگاه اصلی خود را ندارند. این موضوع به خصوص زمانی اهمیت می یابد که توجه شود، توصیه و تأکید معصومین(علیهم السلام) بر آن ها بسیار بوده است! از جمله این سنت های شریف نماز شب» است تا جایی که نشانه مؤمن اقامه نماز شب دانسته شده است. در این نوشتار به بررسی سیره امیرمؤمنان (علیه السلام) در این باب می پردازیم.

 

نمازی در دل شب

شب هنگام که مردم در خوابند، مؤمنان واقعی از بستر بر می خیزند و به راز و نیاز با معبود یگانه می پردازند. نمازی که در تاریکی شب کسی جز خود خداوند از آن خبر ندارد و رمز برتری آن نیز شاید همین بی ریایی و مخلصانه بودن آن باشد.

 

سیره امیرمؤمنان در مورد نماز شب

اقامه نماز شب از جمله سنّت ها و سیره های همه معصومین است که هرگز در طول زندگی شریفشان ترک ننمودند. گویی دل شب بهترین زمان بود تا رازهای دل علی (علیه السلام) را بشنود و در خود نگهداری کند: دل شب محرم سرّالله است»

 

از جمله آدابی که برای مستحبات نماز شب ذکر شده است، عملی است که امیرمؤمنان (علیه السلام) هنگامی که برای نماز از بستر برمی خاستند، انجام می دادند و آن این بود که به آسمان نگاه می کردند و آیاتی از قرآن را در مورد خلقت آسمان و زمین تلاوت می فرمودند. همچنین نقل است حضرت آیات آخر سوره مبارکه را هنگام نماز شب تلاوت می فرمودند. این آیات توصیف کننده اسماء و صفات الهی است که بزرگی و برتری خداوند متعال را نشان می دهد:

 

مردی نزد امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین من در شب گذشته از نماز شب محروم شدم. حضرت به او فرمودند: تو مردی هستی که گناهان پایبند تو شد!

 

هُو الله الذی لا إله ألاّ هو عالمُ الغیبِ و الشّهاده هو الرّحمن الرّحیم. هو الله الّذی لا إله إلاّ هو الملکُ القُدّوسُ السَّلامُ المُؤمِنُ المُهَیمِنُ العزیزُ الجَبّارُ المُتکبّرُ سبحان الله عمّا یُشر. هو الله الخالقُ البارئُ المُصَوِّرُ لهُ الأسماءُ الحُسنی یُسَبِّحُ له ما فی السَّمواتِ و الأرضِ و هُو العزیزُ الحَکیم1

 

در این آیات شریفه، اسماء و صفات الهی مترتباً مورد تذکّر واقع می شوند و با یاد و ذکر خداوند و یادآوری صفات خاص الهی و بزرگی و بی همتایی او، دل برای ارتباطی مستمر و حضور قلبی خالصانه آماده می گردد. از این رو از جمله آداب نماز شب که از امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) به سنّت مانده است، تلاوت این آیات هنگام برخاستن از بستر برای اقامه نماز شب است.

 

ساعت های پایانی

اهتمام به مناجات الهی در شب از جمله آموزه هایی است که امیرمؤمنان (علیه السلام) تا آخرین ساعات عمر شریفشان نسبت به آن متذکّر بودند. نقل است در شب نوزدهم ماه رمضان، همان شبی که آخرین شب عمر مولای متقیان بود، در دل شب از خواب برخاستند و تا هنگامه نماز صبح به عبادت و دعا مشغول بودند. در همان شب بود که از امّت نزد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) گلایه نمودند و از جور و جفای خلق استغاثه جستند و شد آنچه نباید می شد، آنچنان که امام حسن (علیه السلام) پس از شهادت حضرت فرمودند: به خدا قسم، امشب مردی در بین شما قبض روح گردید که پیشینیان از او پیشی نگرفتند جز در فضل نبوت و آیندگان به او نخواهند رسید.2

 

از جمله آدابی که برای مستحبات نماز شب ذکر شده است، عملی است که امیرالمؤمنان (علیه السلام) هنگامی که برای نماز از بستر برمی خاستند، انجام می دادند.

 

محرومیت از نماز شب

از دیگر آموزه های اساسی درباره سیره امام علی (علیه السلام) درباره نماز شب آن است که به ذکر علت و دلیل محرومیت افراد از اقامه نماز شب پرداخته اند:

 

جناب صدوق در کتاب توحید روایت کرده اند که مردی نزد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین من در شب گذشته از نماز شب محروم شدم. حضرت به او فرمودند: تو مردی هستی که گناهان پایبند تو شد.3

 

همان طور که مشاهده می شود حضرت در بیان علت عدم توفیق به خواندن نماز شب، کلیدی را ارائه می فرمایند که امروزه نیز می تواند راهگشای ما باشد. سرّ آنکه موفق به نماز شب نشویم جز این نیست که گناهان و زشتی ها همچون زنجیری پایمان را بسته اند و پرده غفلت و خواب زدگی بر چشمانمان کشیده اند. پس برای رهایی از چنگال گناهان و توفیق پرواز در شب های پر رمز و راز برای مناجات با معبود بی انباز باید تلاش و جهادی اکبر نمود.


نتیجه گیری

از جمله سیره امیرمؤمنان (علیه السلام) در بر پا داشتن سنن نبوی (صلی الله علیه و آله) اقامه نماز شب در طول عمر شریفشان بوده است. ایشان بر همین اساس، علت سلب توفیق از اقامه نماز شب را گناهان و محرمات ذکر فرموده اند.



منابع و مآخذ

1- سوره مبارکه - آیات 24-22

2- فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه- آیت الله حسن زاده آملی- ص69

3- مجموعه مقالات آیت الله حسن زاده آملی- ص21 و 22

4- فضایل و سیره چهارده معصوم(علیهم السلام) در آثار استاد علامه حسن زاده آملی- عباس عزیزی


تصویر قابل مشاهده نیست

نماز ستون خیمه دین است و امام صادق (ع) نماز را مرز ایمان و کفر دانسته است. بنابر این، اگر کسی بخواهد خیمه ایی به نام دین را برپا کند، باید همواره در اندیشه تیرک اصلی و ستونی باشد که دین بدان استوار می‌گردد. 
استاد مطهری در کتاب" آزادی معنوی" می‌نویسد
یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است. پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به امّ حمیده تسلیتی عرض کند. امّ حمیده گریست. ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودی و لحظه ی آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبی رخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‌کرد یکمرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد."
در باب آثار و عقوبات سبک شمردن نماز، روایتی از حضرت ختمی مرتبت به نقل از دختر مکرمه‌شان نقل شده است که بسیار تکان‌هنده است:
"حضرت زهرا سلام الله علیها از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد: فقالت: یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم پرسیدند: کسی که نمـازش را سبک می شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که نمــازشان را سبک می شمارند چه هست بر ایشـان.
این سبـک شمردن صحبتهای مختلف دارد یعنی: یکی این است که در اول وقت نماز نخواند، یکی این است که در موقع  خـــواندن نمـاز زیاد به آداب و حـدودش مقیـد نباشد، سعی نکند که آن شرایـط فضیلت را مراعات کند، بطور کلـی سبک بشمارد. یکی از صور سبک شمردن تاخیر از اول وقـت است ولی ممکن است یکی در اول وقت هم بخواند ولی به شرایط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله این صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذکـرمی کنیم. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیهــا سوال می‌کند که کســی که نمــازش را سبک بشمارد چه می‌شود؟
قال رسول الله ( ص ) : یا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: یا فاطمه کسی که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها،  ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به 15 خصلت مبتلا می‌کند ( خیلی تهدید کننده است ) ، ستٌ منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موتها و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـی دنیــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تای دیگر در قیــامت است وقتـــی از قبرش خارج می‌شود.
فاما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا »، اما شش خصلتی که خدا پیش می‌آورد در دنیا برای کسانی که نمــاز را کوچک می شمارند:
1-  فالاولی یرفع الله البرکة من عمره »: اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می‌کنیم، برکت از آن برداشته می‌شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می‌بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می‌کنند، خدمات زیــاد می‌کنند مثلا فرض کنید صاحب همین کتاب، مجلسـی، اهل تزکیه بوده، اهـل باطن بوده، فلیسوف بوده، عارف بوده، خدمــاتی که کرده، مرجعیت که داشته، چقــدر کتاب نوشته، کتابهایش اگــر بنا باشد که به ما بدهند از روی آن بنویسیم تا آخر عمــر تمام نمی‌کنیم؛ عمر با بــرکت بوده؛ مقصود طولانــی بودن عمر نیست، برکت در عمر، اشتباه نکنید.
کسانی که در نمـاز سستی می‌کنند از عمرشان برکت گــرفته می‌شود؛ چیز عجیبی است بعدش هم روی این مسـاله دقت کنید این عمـرها که می‌گذرد، عمـر ماها  و عمر بعضی‌ها چگونه است در مقایســه با آنها از لحــاظ  برکت؛ یرفع الله البرکة فی عمره.
2-  یرفع الله البرکة من رزقه »: برکت را از روزیشــان هم  بــر می‌دارد.
برکت از روزی هم این نیست که انســـان کم پول بدست می‌آورد یا زیاد؛ نه؛ برکت در زندگی و معیشت است که آن را خــدا بر می‌دارد.
3-  و یَمحوا الله عزوجلّ سیماء الصالحین من وجهه »: سومین چیزی که مبتلا می‌شود این است که خدای متعال سیمــای صالحان را ازاو بر می‌گیرد؛ وقتی به صــورتش نگاه می‌کنید سیمای صالحــان در او نیست. این هم چیزی است؛ صــالحان یک سیمایی دارند البته اهـــــل ذوق می‌فهمند، این را با ذوق و دل می‌شود فهمید، نه زیبــایی ظاهری است، سیمای صالحان یک چیزی است که اهل دل و اهل ذوق می‌فهمند.
4-  و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه »: هر عملـی که انجام می‌دهد از اعمال خیـر و عبادات، اجــری به آن داده نمی‌شود.
5-  و لا یرفع دعاؤه الی السماء »: پنجمی اش این است که دعــای او مستجاب نمی‌شود.
6-  والسادسة لیس له حظّ فی دعاء الصالحین »: از دعای صالحان هم بی بهره می‌شود، یعنی صالحان که برای مومنیــن و مومنــات دعاهایی می‌کنند که وظیفه اشان است، اینها از دعای صالحان حظّـــی برایشـان نیست.
این شش خصلتی  که در دنیا پیش می‌آید برای آنها که نمازشــان را کوچک می شمارند.
و اما اللواتی تصیبه عند موته »
تکرار می‌کنم کوچک شمردن نماز، تاخیر از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نکردن، درنماز ظاهرا و باطنا بازی نکردن، لباس و نظافت و اینها را مراعات نکردن خلاصه سبک شمردن.
 و اما آن سه تا که در وقت مرگش به او می‌رسد:
1- فاولاهن انه یموت ذلیلا »، اولش این است که مرگش به صورت خفت‌بــار می‌شود.
2-  والثانیة یموت جائعا »، گـرسنه می‌شود موقــع مرگ، این گرسنگی یک گرسنگی بسیــــار اسرار آمیز است که غیــرظاهری و دنیوی است و انسانها از آن وقتی که از اینجا به بــرزخ منتقل می‌شوند و از اول انتقــال به برزخ این گرسنگی و تشنگی شــروع می‌شود و بعدش هم در قیــامت مخصوصا هست، این یک چیزی غیــر از گرسنگی دنیاست.
3-  والثالثة یموت عطشانا »، سومی هم این است که در حال تشنــگی است فلو سقی من انهار الدنیا لم یرو عطشه.
و اما اللواتی تصیبه فی قبره »،
 اما سه تــای دیگر که در قبر و بــرزخ به او می‌رسد این است که:
1- فاولاهن یوکل الله به مَلکا یزعجه فی قبره »، حالا ما فکر می‌کنیم این سستی‌ها که در استخفاف به نمــاز داشته ایم زیاد مهــم نبوده، آخرش این است که خـدا می‌بخشد؛ زیاد مهـم نبوده؛ خیلی چیز مهمی بوده، حالا این قسمتی از بیانات است که در اینجا وارد شده دقت کنید. اولش این است که خــدا مَلَکی را موکل می‌کند که در قبرش به او عذاب می‌کند در بـــرزخ.
2-  و الثانیة یضیق علیه قبره » ، و دومین چیز که خدا برای او پیش می‌آورد این است که عــالم قبرش برای او تنگ می‌شود؛ این را دیگر نمی‌فهمیم که چگونه تنــگ می‌شود.
3-  الثالثة ت الظلمة فی قبره »، و سومی اش این است که عالــم قبرش برای او ظلمــانی می‌شود.
و اما اللواتی  تصیبه یوم القیامة »، 
 اما آن سه تای دیگـر که در روز قیــامت برایش پیش می‌آید
وقتی که از قبرش خــارج می‌شود و به قیامت و محشــر قـدم می‌گذارد؛  اذا خرج من قبره فاولاهن ان یُوکل الله به ملکا یَسحَبه علی وجهه و الخلائق ینظرون الیه »، اولش این است که خدا ملکی را موکل می‌کند که او را بـه "رو می‌برند" توجــه می‌کنید نماز خوان است مردم هم نگاه می‌کنند؛ غیـــر عـادی می‌برند.
و الثانیة یُحاسب حسابا شدیدا »، دومی اش هم این است که در مقـــــــام حساب، حساب شدیدی از او می‌کشند.
و الثالثة لاینظرالله الیه و لا یُزکیه و له عذاب الیم »، و از همه اینها بــالاتر، خدا به او نظـر نمی‌کند و او را تزکیــه نمی‌کند و عذاب الیـم هم برایش هست. این‌ها برای کســی است که تهاون بصلاته."
منابع:
آزادی معنوی. مرتضی مطهری
بیانات آیت الله استاد محمد شجاعی


تصویر قابل مشاهده نیست

مُهر تکه‌ای گِل شکل داده شده‌است که مسلمانان شیعه هنگام نماز بر آن سجده می‌کنند. گرچه مهر نزد شیعه موضوعیت ندارد؛ بلکه ملاک همان سجده بر خاک است و مُهر وسیله‌ای است که سجده بر خاک را در هر جا و هر مکان سهل و آسان می‌سازد.

سجده‌گاه پیامبر اسلام

بر اساس حدیث بسیار مشهوری که معتبرترین منابع فقهی شیعه و سنی و کتب فراوانی در میان مسلمین آنرا نقل نموده‌اند، پیامبر اسلام گفته‌است:

جعلت لی الأرض مسجدا و طهورا

زمین به عنوان سجده گاه و وسیله‌ای پاک کننده برای من قرار داده شده‌است

در این روایت پیامبر اسلام زمین را آشکارا به عنوان سجده گاه معرفی می‌کنند. در عمل نیز پیامبر اسلام شیوه سجده کردن را به اصحاب آموخته‌اند.

برای عنوان نمونه، وائل (یکی از صحابه)، نقل می‌کند که پیامبر را دیدم، در حالیکه پیشانی و بینی مبارک خویش را به هنگام سجده بر روی زمین گذارده است. ابو هریره و ابو سعید خدری نیز در روایاتی جداگانه می‌گویند که بر اثر بارش باران، خاک زمین تر شده بود، اما با این حال رسول خدا بر روی زمین سجده نمود و ما خود اثر آنرا را بر پیشانی آن بزرگوار مشاهده کردیم. عایشه می‌گوید که رسول خدا هیچگاه به هنگام سجده پیشانی خویش را با چیزی نمی‌پوشاند.

سجده‌گاه شیعیان

شیعیان مطابق آموزه‌ای اهل بیت معتقدند که در شرایط عادی و در غیر حالت اضطرار، باید بر روی زمین و اجزای آن و یا آنچه که از آن می‌روید، به استثنای خوراکی‌ها و آن‌چه که برای تهیه لباس بکار می‌روند، سجده کرد.

شیعیان دلائل و روایات فراوانی در خصوص سجده‌گاه انسان از اهل بیت مورد استناد قرار می‌دهند. به عنوان نمونه هشام بن حکم از جعفر صادق خواست تا او را از چیزهائی که سجده بر آنها صحیح است آگاه کند،جعفر صادق در پاسخ گفت: سجده بر هیچ چیز جائز نیست، مگر بر زمین و آنچه زمین آنرا می‌رویاند، بغیر از چیزهائی که خورده می‌شوند یا پوشیده می‌گردند.»

از نظر علمای شیعه، سجده بر هر خاکی بدون اشکال است، اما برای تربت حسین بن علی مزیت قائل شده و سجده بر آن را مستحب دانسته‌اند

فلسفه مهر چیست؟

سجده، یعنی مسلمان عابد، پیشانی خود را [به ویژه در هنگام نماز]، بر روی خاک یا سنگ بگذارد. این مسئله در میان اهل تشیع و اهل تسنن یکسان و مشابه است. و مهر نیز به غیر از خاک چیزی نیست.

منتهی چون نمی‌شود در همه جا به خاک یا سنگ دسترسی یافت و یا خاک و سنگ را همراه خود به مسجد، خانه، شرکت، کارخانه و … برد، شیعیان خاک پاک را به صورت یک قالب درآورده‌اند تا حملش آسان باشد و لذا در نظر شیعه این خاکی که به شکل مهر درآمده است، هیچ ارزشی به غیر از همان خاک ندارد. مگر آن که تربیت سیدالشهداء علیه‌السلام باشد که آن در همه جا حرمت خودش را دارد. خواه به شرکت مهر درآمده باشد و یا به همان شکل خاک روی زمین کربلا یا … باشد.

اما در عین حال چنین نیست که سجده بر غیر خاک و یا سنگ جایز نباشد و چنین نیز نیست که بر هر چیزی جایز باشد. لذا در فقه تشیع که مبتنی بر فقه اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد، تعریف آن چه سجده بر آن جایز است و یا جایز نیست به وضوح و کمال صورت پذیرفته است. چنان در مسائل فقهی (رساله‌ها) بیان شده است:

باید بر زمین و چیزهاى غیر خوراکى و پوشاکى که از زمین مى روید، سجده کرد و سجده بر چیزهاى خوراکى و پوشاکى صحیح نیست . منظور از خوراکى ، چیزهایى است که خام یا پخته آن ، عادتاً خورده مى شود. پس سجده بر گندم و جو و نخاله آنها که در ضمن خورده مى شود، صحیح نیست ، ولى سجده بر پوست برنج و پوست خربزه و هندوانه و انار و حتى در حال اتّصال ، مانعى ندارد. و همچنین سجده بر گیاهان دارویى که اختصاص به مریض دارد و به هیچ وجه از آن در حال سلامت استفاده نمى شود، جایز است . و سجده بر تنباکو و مانند آن ، که خوراکى نیست ، جایز است ، به خلاف مثل قهوه و چاى. منظور از پوشاکى ، چیزى است که عادتاً پوشیده مى شود، و لو بعد از ریسیدن و بافتن ، مثل پنبه و کتان و کنف ، ولى سجده بر برگ درختان و چوب‌ها و آن چه که از چوب ساخته مى شود و حصیر و بادبزن و امثال آن ، جایز است . سجده کردن بر چیزهاى معدنى ، مانند طلا و نقره ، عقیق و فیروزه ، باطل است، اما سجده کردن بر سنگ‌هاى معدنى ، مانند سنگ مرمر و سنگ‌هاى سیاه ، بنابر اظهر اشکال ندارد. بهتر از هر چیز براى سجده کردن تربت حضرت سید الشهداءعلیه السّلام است ».

اما در فقه اهل سنت، سجده بر هر چیزی جایز است. لذا همان طور که پیش‌تر در سایت درج شده بود، ممکن است سجده‌ی نماز اهل سنت به لحاظ فقه تشیع (اگر بر روی چیزهای جایز انجام نپذیرد) اشکال داشته باشد، اما سجده‌ی اهل تشیع به لحاظ فقه تسنن بدون ایراد است. چرا که آنان سجده بر هر چیزی» را جایز می‌دانند و مهر نیز یکی از همان هر چیزی» است.

البته در میان فرق‌ها و مذاهب اهل تسنن، طبق معمول سلفی‌ها که در سعودی هستند و به آنها وهابی نیز گفته می‌شود» و هدفی جز خدمت به بنیانگذارشان انگلیس و تحریف اسلام ندارند، نظر ویژه و کاملاً متضادی با فقه تشیع و تسنن دارند. آنها می‌گویند:

سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است و هر کس از روی اعتقاد به شرطیت در نماز، این عمل را انجام دهد، خونش هدر است و قتلش بر حاکم اسلامی واجب»!

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید: وهابی‌ها نه تنها خود را تنها فرقه‌ی بر حق دانسته و به خاطر تسلط بر مکه و مدینه حاکم جهان اسلام قلمداد می‌نمایند، بلکه از هر بهانه‌ای برای مشرک خواندن شیعیان و سایر مسلمانان مذاهب اهل سنت سوء استفاده نموده و جواز قتل آنان را به راحتی صادر می‌کنند!


تصویر قابل مشاهده نیست

برخی از مراجع، ایستادن زن در کنار مرد و حتی جلوتر از او به هنگام نماز را مکروه می دانند.
در خواندن نماز فاصله زن و مرد چقدر باید باشد؟ آیا رعایت تقدم و تاخر ضروری است؟ آیا زن و مرد در یک ردیف می توانند نماز بخوانند؟ آیا نماز خواندن زن در صف جلوتر از مردان ،باعث باطل شدن می شود؟

فاصله زن و مرد در نماز
در موضوع رعایت فاصله بین ن و مردان در نماز دو نظر عمده بین مراجع عظام تقلید وجود دارد:برخی رعایت آن را واجب و عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز می دانند. برخی دیگر رعایت آن را مستحب می دانند و نه واجب و نیز عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز نمی دانند.

فاصله درست زن و مرد در نماز
فاصله ن و مردان در نماز چقدر باید باشد؟ آیا قرار دادن حائلی مانند پرده میان آنها لازم است؟ آیا در این موضوع، فرقی بین محرم و نامحرم هست؟ و در نماز فرادی و جماعت چطور؟

در پاسخ به سوالات بالا دو نظر عمده بین مراجع عظام تقلید وجود دارد:

نظر اول:
برخی از مراجع، ایستادن زن در کنار مرد و حتی جلوتر از او به هنگام نماز را نه حرام می دانند و نه باعث بطلان نماز؛ بلکه آن را فقط مکروه می دانند. برای رفع این کراهت هم یا بینشان حائلی مانند پرده قرار دهند یا حداقل پنج متر (ده زراع) فاصله بگیرند.

بنابر نظر این بزرگان، بهتر است زن، طوری بایستد که جای سجده او کمی از جای ایستادن مرد عقب تر باشد.

نظر این گروه از مراجع در رعایت فاصله:
حضرت امام (ره) می نویسد:مستحب است زن عقب تر از مرد بایستد و سجده گاه او از محل ایستادن مرد کمی عقب تر باشد.

آیات عظام گلپایگانی، بهجت و صافی به حکم بالا این را هم اضافه می کنند که:مکروه است زن در نماز جلوتر از مرد یا مُحاذی با او بایستد.

همانگونه که ملاحظه می شود ایشان هیچ حکمی به وجوب و یا وم رعایت فاصله نمی کنند.

نظر این گروه از مراجع درباره نمازی که در آن فاصله گفته شده رعایت نشده است:

امام خمینی ره:
اگر زن برابر [یعنی در کنار] مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند.

برخی از مراجع، ایستادن زن در کنار مرد و حتی جلوتر از او به هنگام نماز را نه حرام می دانند و نه باعث بطلان نماز؛ بلکه آن را فقط مکروه می دانند. برای رفع این کراهت هم یا بینشان حائلی مانند پرده قرار دهند یا حداقل پنج متر (ده زراع) فاصله بگیرند

آیات عظام گلپایگانی و صافی:
اگر زن برابر مرد [یعنی در کنار] یا جلوتر بایستد نماز هر دو صحیح است چه با هم وارد نماز شوند یا به ترتیب.

هرچند آیة الله بهجت (ره) تصریح به این حکم ندارند؛ اما از اشتراک نظری که با این گروه داشتند به دست می آید که حکم ایشان در این باره نیز صحیح بودن نماز زن و مرد در این صورت است.

آیة الله زنجانی دام ظله:
اگر زن برابر مرد [یعنی در کنار] یا جلوتر، بدون رعایت فاصله مناسب بایستد و با هم وارد نماز شوند احتیاط مستحب آن است که نماز را دوباره بخوانند و اگر یکی بعد از دیگری به نماز بایستد احتیاط مستحب آن است که نمازش را دوباره بخواند.

مقام معظم رهبری در پاسخ به این سوال که:آیا اقامه نماز در مکانهایی مثل حرم امام رضا (علیه السلام) که برخی خانمها جلوتر از آقایان ایستاده اند یا برعکس، جایز است؟ می نویسند:

اگر بین زن و مرد مقداری (حداقل به اندازه یک وجب) فاصله باشد، جلوتر بودن زن یا همردیف بودن او با مرد اشکال ندارد و نمازشان صحیح می باشد.

همانگونه که قبلا بیان شد؛ بنابر نظر این بزرگواران، رعایت نکردن فاصله بین زن و مرد در نماز، موجب بطلان نماز هیچکدام نشده و اامی به خواندن دوباره آن وجود ندارد.
تصویر قابل مشاهده نیست

بعضی از مراجع تقلید میگویند: هنگام نماز ن باید عقب تر از مردان بایستند و جلوتر از آنها بایستند

نظر دوم:
برخی مراجع نیز بر این نظرند که زن باید [یعنی واجب است] در نماز عقب تر از مرد بایستد؛ بنابراین اگر زن جلوتر یا مساوی مرد بایستد نماز باطل است.

نظر این گروه از مراجع در رعایت فاصله:
آیات عظام فاضل ره و مکارم شیرازی می نویسند:در نماز، زن باید عقب تر از مرد بایستد. بنابراین اگر زن جلوتر یا مساوی مرد بایستد نماز باطل است.

آیة الله سیستانی دام ظله هم با قید احتیاط لازم حکم به عقب تر ایستادن زن می کنند.

نظر این گروه از مراجع درباره نمازی که در آن فاصله گفته شده رعایت نشده است:
آیات عظام فاضل، مکارم می نویسند:اگر زن در کنار مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند نماز هر دو باطل است؛ امّا اگر یکی قبلًا وارد نماز شده باشد نماز او صحیح و نماز دوّمی باطل است.

آیة الله سیستانی که نظری رقیق تر از این دو بزرگوار در وم رعایت فاصله داشتند در اینجا نیز با احتیاط واجب نظر خود را مبنی بر دوباره خوانی نماز اعلام داشته و می فرمایند:بنا بر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخوانند و هم چنین است اگر یکی زودتر از دیگری به نماز بایستد.

نکته قابل توجه
آیات عظام فاضل و مکارم شیرازی تصریح می کنند که در این حکم [یعنی احکام رعایت فاصله بین زن و مرد در نماز] بین محرم و نامحرم تفاوتی نیست.

این بحث در نماز جماعت
می دانیم که در نماز جماعت نباید بین امام جماعت و نمازگزارانی که به او اقتدا می کنند فاصله قابل توجهی وجود داشته باشد و نیز بین خود نمازگزاران (چه مرد و چه زن) نیز نباید فاصله قابل توجهی باشد. از طرف دیگر گفتیم که بین زن و مرد (چه محرم و چه نامحرم) باید (بنابر نظر عده ای از مراجع) یا مستحب است (بنابر نظر عده دیگری از مراجع) فاصله باشد (با حائل یا با عقب تر ایستادن) و زن نمی تواند یا مکروه است (بنا بر همان دو نظر) در کنار یا جلوتر از مرد بایستد.

با این مقدمات حال تکلیف به نماز ایستادن ن و مردان در نماز جماعت چگونه خواهد بود؟

بنابر مبنای گروه اول از مراجع معظم تقلید:
ن و مردان می توانند در کنار هم به نماز بایستند (یعنی بدون رعایت فاصله و حتی تقدم و تاخر) و نمازشان نیز صحیح است هر چند که این نوع ایستادن مکروه است و بهتر آن است که زنها عقب تر از مردان بایستند و اگر می خواهند در کنار مردان بایستند در پشت حائلی مانند پرده قرار گیرند.

مقام معظم رهبری می نویسند:
ایستادن ن در کنار مردان فقط کراهت دارد و موجب بطلان نماز نمی شود. برای رفع این کراهت هم می توان بین آنها حائلی قرار داد (مانند نصب پرده) تا این کراهت کنار هم ایستادن مردان و ن در نماز برطرف شود.

اما اگر همین نها پشت سر مردان بایستند دیگر آن کراهت کنار هم ایستادن در نماز نیز وجود ندارد و نیازی به نصب حائلی مانند پرده هم وجود نخواهد داشت.

بنابر مبنای گروه دوم از مراجع معظم تقلید:
ن باید (واجب است) عقب تر از مردان بایستند و نباید در کنار یا جلوتر از آنها بایستند و اگر محل ایستادن آنها در کنار مردان بود باید حائلی مانند پرده بینشان نصب شود.

خلاصه اینکه
در موضوع رعایت فاصله بین ن و مردان در نماز دو نظر عمده بین مراجع عظام تقلید وجود دارد:

برخی رعایت آن را واجب و عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز می دانند.

برخی دیگر رعایت آن را مستحب می دانند و نه واجب و نیز عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز نمی دانند.

تصویر قابل مشاهده نیست


شک دررکعتهای نماز

شکهای صحیح شکهایی هستند که برای هر کدام طبق دستور باید عمل نمود

تعداد شکهای صحیح
-   شک دو و سه
-   شک بین دو و چهار
-   شک بین سه و چهار
-   شک بین دو وسه و چهار
-   شک بین چهار و پنج در حالت نشسته
-  شک بین چهار و پنج در حالت ایستاده
-   شک بین پنج و شش در حالت ایستاده.

اقسام شکهای صحیح
-شکی که در هر جای نماز باشد صحیح است و آن فقط شک بین سه و چهار است.

- شکهایی که فقط در حالت نشسته و بعد از تمام شدن سجده ی دوم صحیح است؛که شامل شک بین دو وسه، شک بین دو وچهار و شک بین سه و چهار.

- شکهایی که فقط در حالت  ایستاده صحیح اند؛ که شامل شک بین سه و پنج، شک بین سه و چهار و پنج و شک بین پنج و شش میباشد.

نکاتی چند در رابطه با احکام شکهای صحیح
-  در شکهای صحیح همیشه بنا را بر طرف زیادی گذاشته می شود مگر آنکه طرف زیادی نماز را باطل کند که در آن صورت بنا را  بر طرف کمی باید گذاشت.مثلا در شک بین سه و چهار بنا را بر چهار(طرف زیادی ) می گذاریم. ولی در شک بین مثلا چهار و پنج بنا را بر(چهار) طرف کمتر باید بگذاریم زیرا اگر بنا را بر طرف بیشتر بگذاریم نماز باطل می شود. پس به طور کلی در شکهای صحیح هر جا که اگر بنا را بر بیشتر بگذا ریم نماز باطل میشود بنا را بر کمتر میگذاریم.

- پس از بنا  گذاردن  بر طرف زیادی،  اگر طرف زیاد رکعت آخر نماز باشد در همان رکعت نماز را تمام می کند.مانند شک دو و چهار و یا مانند شک سه و چهار. و اگر طرف زیادی رکعت آخر نماز نباشد باید مقدار کم را بخواند تا تکمیل شود. مانند شک دو وسه که باید یک رکعت دیگر بخواند و نماز را سلام بدهد و سپس نماز احتیاط بخواند.

-پس از بنای بر زیادی و تمام کردن نماز باید بدون انجام کاری که منافی با نماز است مقدار کمبود احتمالی نماز را بوسیله خواندن نماز احتیاط جبران کرد. مثلا در شک بین سه و چهار که بنا را بر چهار میگذارد و نماز را لام میدهد چون ممکن است که در واقع سه رکعت شده و سلام داده باشد باید یک رکعت نماز احتیاط بخواند.

- در چهار شک (شک بین سه و پنج، شک بین سه و چهار و پنج، شک بین پنج و شش و شک بین چهار و پنج در حالت ایستاده) نماز گزار وظیفه دارد که بنشیند که اگر بنشیند یک رکعت به عقب بر میگردد و تبدیل میشود به (شک بین دو و چهار، شک بین دو و سه و چهار، شک بین چهار و پنج و شک بین سه و چهار) بنا بر این حکم چهار شک در حال ایستاده مانند سه شک در حال نشسته و یک شک سه و چهار در همه حا ل است.

- در چهار شک قبل پس از نشستن و عمل نمودن به دستور شک ، بعضی از فقها فرموده اند: پس از نماز و عمل به دستور شک باید برای قیام زیادی دو سجده سهو بنماید.

حکم شکهای صحیح

حکم شک سه و چهار
در شک سه و چهار در هر کجای نماز باشد باید بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته به جا آورد. و احتیاط مستحب آن است که هر دو را بخواند یعنی هم یک رکعت ایستاده و هم دو رکعت نشسته بخواند. و بهتر است در این صورت دو رکعت نشسته را قبل از یک رکعت ایستاده بخواند؛ ولی بعضی از فقها فرموده اند: بعد از نماز، احتیاط را بخواند.

حکم شک دو و سه
کسی که بعد از تمام شدن سجده ی دوم  شک کند دو رکعت خوانده یا سه رکعت ، باید بنا بگذارد بر اینکه سه رکعت خوانده و یک رکعت دیگر بخواند و نماز را تمام کند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته به جا آورد. و احتیاط مستحب آن است که هر دو را انجام دهد. ولی یک رکعت ایستاده را قبل از دو رکعت نشسته بخواند.و بعد هم احتیاط مستحب آن است که اصل نماز را دوباره بخواند.

نکته:
اگر کسی بعد از تمام شدن سجده دوم شک کند که  دو رکعت خوانده یا سه رکعت و در همان حال بداندکه در این نماز تشهد را  نخوانده است باید بنا را بر این بگذارد که سه رکعت خوانده است و بقیه نماز را ادامه دهد و بعد از نماز تشهد را قضا نماید.

حکم شک دو و چهار
در شک بین دو و چهار بعد از تمام شدن سجده ی دوم، نمازگزار باید بنا را بر این بگذارد که چهار رکعت خوانده و نماز را تمام کند  وبعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند.

حکم شک دو وسه و چهار
در شک بین دو و سه وچهار بعد از تمام شدن سجده ی دوم یا بعد از داخل شدن در سجده ی دوم باید بنا را بر این بگذارد که چهار رکعت خوانده و بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و بعد از آن دو رکعت نماز احتیاط نشسته به جا آورد.

 حکم شک سه و پنج
در شک بین سه و پنج در حال ایستاده باید بنشیند که پس از نشستن شکش به شک دو و چهار تبدیل می شود، که باید طبق وظیفه آن شک عمل کند؛ یعنی پس از سلام نماز، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده انجام دهد و بعضی از فقها فرموده اند: بنا بر احتیاط واجب اصل نماز را نیز اعاده کند.

حکم شک سه و چهار و پنج
در شک بین سه و چهار و پنج در حالت ایستاده نماز گزار باید بنشیند که بعد از نشستن شکش به شک بین دو و سه و چهار تبدیل میشود که باید طبق وظیفه آن شک عمل کند، یعنی پس ازسلام نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و بعد دو رکعت نشسته به جا آورد؛ ولی بعضی از فقها فرموده اند: احتیاطا اصل نماز را اعاده کند.

حکم شک پنج و شش
در شک بین پنج و شش در حال ایستاده باید بنشیند که پس از نشستن شکش به شک چهار و پنج در حال  نشسته بر می گردد،که باید بعد از سلام نماز دو سجده ی سهو به جا آورد و به فتوای بعضی از فقها دو سجده سهو هم برای  قیا م بیجا انجام دهد، و بعضی از فقها فرموده اند: بنابر احتیاط اصل نماز را اعاده کند.

حکم شک چهار و پنج
در شک چهار و پنج در حال نشسته بعد از سربرداشتن از سجده ی دوم باید بنا را بر  چهار بگذارد و پس از سلام نماز، دو سجده ی سهو بنماید و نمازش صحیح است و اما در شک چهار و پنج در حال ایستاده باید بنشیند که پس از نشستن شکش به شک سه و چهار بر می گردد، یعنی باید یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته به جا آورد و به فتوای بعضی از فقها بنابراحتیاط واجب اصل نماز را نیز اعاده کند.

نکاتی پیرامون نماز در صورت شک
اگر یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش بیاید نباید نماز را بشکند و اگر نماز را بشکند گناه کرده است و چنانچه قبل از اینکه کاری را که نماز را باطل میکند انجام دهد شروع به نماز دیگری بکند آن نماز هم باطل میشود و اما اگر بعد از انجام کاری که نماز را باطل میکند مشغول نماز دیگری شود این نماز دوم(نماز جدید) صحیح است.

اگر یکی از شکهایی که نماز احتیاط برای آنها واجب است برای انسان پیش بیاید انسان باید بعد از اتمام نماز نماز احتیاط را بخواند  و بعد نماز دیگری را شروع کند اما اگر نماز احتیاط را نخواند و بلافاصله قبل از اینکه کاری که نماز را باطل کند انجام دهد نماز دیگری را از سربگیرد نماز جدیدش باطل است. ولی اگر نماز احتیاط را نخواند و کار یهم که نماز را باطل می کند انجام دهد سپس نمازی را شروع کند نماز اولی که نماز احتیاطش واجب بوده چون انجام نداده دچار اشکال میشود.اما نماز جدیدش کاملا صحیح است.

کسی که نشسته نماز میخواند اگر شکی کند که باید برای آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند، باید دو رکعت نشسته به جا آورد.

نماز احتیاط
تعریف نماز احتیاط: ان است که انسان برای جبران کمبود نماز به خاطر خللی که بر اثر شک در نماز ایجاد شده است کارهایی را در قالب نماز احتیاط انجام بدهد.

روش خواندن نماز احتیاط
کسی که نماز احتیاط براو  واجب است بعد از سلام نماز باید فورا قبل از آنکه رو از قبله برگرداند یا قبل از اینکه کاری که نماز را باطل می کند انجام دهد باید نیت نماز احتیاط را بکند و تکبیر بگوید و حمد را بخواند و به رکوع برود و دو سجده را به جا بیاورد باید دقت کند اگر یک رکعت نماز احتیاط به او واجب است بعد از این مراحل تشهد را خوانده نماز را سلام بدهد. ولی اگر دو رکعت نماز به انسان واجب باشد باید بعد از دو سجده یک رکعت، یک رکعت دیگر مانند رکعت اول به جا آورده و سپس تشهد خوانده و سلام نماز را بدهد.

نماز احتیاط نیاز به نیت و تکبیرة الاحرام و خواندن حمد و . دارد اما نباید تسبیحات اربعه خواند و باید بین نماز احتیاط و نماز قبلی فاصله ایجاد نشود و چیزی که منافات با نماز دارد(چیزی که باطل کننده نماز است) بین نماز احتیاط و نماز قبلی انجام نگیرد.

آخرین جستجو ها

lorypfesan پونک relungmilro نقد متفاوت فیلم، سریال، بازی دانلود رایگان کتب، نمونه سوالات و جزوات ریاضی مقاطع عالی رویای خیال من noorolghaem بخشنامه ارسالی به مدارس غیر انتفاعی کاهش وزن سون موزیک